الیساالیسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

الیزابت

باران محبت

نازنین دخترم الیسا    خدا تو را به خاطرِ اين به من داد   كه هم وزن معصوميتت دوستت داشته باشم   دوست دارم روزهای بعد از این با هم   بخنديم و برقصيم   رهاي رها   شايد به خاطر اين تو يك تكه از من شدي   که خدا به من اجازه داد   تكه هاي احساسم را در تو تكثير كنم   نازنینم الیسا  ، دلتنگي هايم را ببوس   تا تمام گريبانم بوي تو را بگيرد   تانقش لبهاي كودكانه ات با طعم عشق   روي پوستم بماند   يك تكه از من كه نامش دل است   ديوانه وار   هر روز بیشتر ...
29 ارديبهشت 1393

تابستانی زیباتر از بهار

نرم نرمك می رسد تابستان    و در تیر  وعده دیدار ما   ای زاده تیر   ای آمده از نور   باز  می گویم از تو   تویی که از سلاله و خون منی   و...   از سلاله زنی كه دوستش دارم بي دليل   آري گفتم بي دليل   زیرا دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل   دخترکم  الیسا   به احترام تو   نماز عاطفه ميخوانم.   براي خاطره هايم تعريف خواهم كرد   كه تو چقدر سرشار از من و مادرت هستي.   تیر ماه  با آمدن تو   در ذهن من جاودان خواهد شد...
25 ارديبهشت 1393

عاشق ترين مادر و كودك ِقرن هاي اخير

کودکم الیسا   دائم مراقب توام   انگار از نفس هم ظريفتري !   دنياي من با حسّ تو اين روزها   دارد صورتي تر از قبل مي شود.   ما ... منظورم من و ُ تو است...   ما عاشق ترين مادر و كودك ِ قرن هاي اخير خواهيم شد   اين را به تو قول ميدهم.   اين روزها بيشتر تكان ميخوري...   محکم تر مرا نوازش میکنی   اين روزها بيشتر تو را حس ميكنم.   آنجا كه هستي مراقب خود باش كودكم   اينجا كه آمدي روي من و پدر  حساب كن.   من خواب ديده ام آنقدر زيبايي   كه نميشد چشم از تو برداشت. ...
24 ارديبهشت 1393

سایه پر مهر پدر

دل شکسته ی من انس با علی دارد امید از همه بگسسته تا علی دارد خدا یکی و علی هم یکی ست در عالم شناسنامه من مهر یا علی دارد میلاد با سعادت  امیر مومنان حضرت علی (ع)  و روز مرد مبارک باد. تقدیم به سعید عزیزم  که همه دنیایم را خرج  بوسه بر دستان گرمش می کنم. به نام پدر، به نام عشق، به نام صلابت کوه،  به نام خریدار بی منت نازهای دخترانه الیسای عزیزم ، میخوام  از طریق وبلاگ تو روز مرد رو به مرد راستینی که مقام زیبای مردانگی رو درک کرده تبریک بگم؛ آره عزیزم دارم در مورد  پدرت حرف میزنم . دخترم ، میتونم بهت بگم از حالا خوشبخت ترین دختر دنیا هستی بخاطر  وجو...
22 ارديبهشت 1393

به خاطر تو

به خاطر  تو هم شده   هميشه آبي مي مانم   به خاطر تو هم شده تمام  روزهاي بعد از اين   مهربانتر خواهم شد   دلم ميخواهد زودتر   دستهايت را بگيرم.   زودتر روي دستهايم تكانت دهم بخوابي   زودتر برايت با زبان كودكانه   قصه بگويم.   بهانه بگيري  و  من كلافه شوم   بريزي ...   بپاشي ...   و  کودکانه زندگی کنی   بهار در حال گذر است   تا تابستان  چيزي نمانده   ميخواهم به خورشيد بفهمانم   تو پر نورتري  ...
21 ارديبهشت 1393

فرشته کوچولو

الیسا عزیزم، فرشته کوچولوی مامان؛     روزها به سرعت درحال سپری شدن هستند و موعد دیدار ما نزدیک، حس قشنگی که وصف آن در قالب کلمات نمی گنجد نازنینم.     تصور لحظه باشکوهی که در آغوش می گیرمت، چشمان زیبایت را نظاره می کنم، با نفس هایت که همچون نسیم بهاری ست همنفس می شوم، عاشقانه می بوسمت و در یک کلام می شوی همه دنیای من ...     ولی این تمام آن چیزی نیست که بتواند احساس مادرانه سرشار از عشق مرا به تو بنمایاند دلبندم.     زیباترینم؛ خدای بزرگ و مهربان را شاکرم که مروارید زیبای عشقت را درون صدف سرخ دلم نهاد تا خوشبختی را بیش از پیش احساس کنم.   ...
17 ارديبهشت 1393

تو را چشم در راهم

من اين روزها   حسابي تو را كم دارم   و اين روزها انگار   اصلا ً نميشود به اين فكر نكنم   كه چقدر برايم عزيزي   هر چند ميدانم...   پر از يك عالمه شيطنت كودكانه اي   و من پر از يك عالمه سخت گيري مادرانه   حواست را جمع كن  کودکم   در اين دنيا   بايد براي زندگي ، لبريز از انگيزه باشي.   دنياي اينجا با دنياي اكنون تو فرق دارد مادر جان   من تازگي ها كشف كردم   تو آنجا كه هستي ... ميخندي .. حرف میزنی .... با خدای خودت راز و نیاز میکنی   و پلك هاي كوچكت ر...
14 ارديبهشت 1393

بهانه قشنگ من برای عاشقی

تو مثل  بهانه اي   تو مثل  بهاري   تو مثل منی (الی - الیسا)   تو بهترين حسّي...   صورتي  دخترانه اي   با تمام  دلبري ... با تمام  قصه هاي دلبرانه   كه پيش ترها   مادرم براي كودكي هايم تعريف ميكرد...   هنوز نميداني چقدر ميخواهمت   زندگي كن بهانه ي قشنگ من براي عاشقي   زندگي كن و آرام آرام بزرگ شو   برايت لحظه ها را بعد از این   پر از انتظار ميكنم   مطمئنم   تو از بهار هم تازه تري   تو از هفت سين  شب عيد هم زيبا تر...
11 ارديبهشت 1393

خدا آفریننده خوبیهاست

سلام دخترم ، عزیزم داشتم  وبلاگت رو میخوندم دیدم مامانی چه  مطالب زیبایی برات مینویسه ، دقیقا احساسش نسبت به شما در تک تک این کلمات نهفته هست واین نشان دهنده  وجود مهربان و ذهن خلاق و اون حس شاعری  مامانه، از الان میتونم بهت بگم خوشبحالت بخاطر داشتن چنین مادری،  دختر نازنینم  شاید باورت نشه ولی مامان با اینکه  تو روزهای آخر ماه هفتم بارداری قرار داره  ولی با من  از صبح زود بیدار میشه  با هم میریم سرکار تا ساعت 6 بعد از ظهر  تو اداره هست  بعدشم با هم بر میگردیم  محل کارمون هم تا خونه دوره بعدشم که میرسیم  شروع میکنه به آشپزی البته منم تا اونجایی که بتونم کمکش میک...
10 ارديبهشت 1393

به عشق تو می نویسم

من هر روز   با شعرهايم كه تمام احساس من است   نوازشت ميكنم   لمست ميكنم   مي بوسمت   موهاي نرمت را شانه ميكنم   صورتت را ميشويم   و به تو شعر ميدهم تا گرسنه ي احساس نباشي   تا روزي كه به دنيا مي آيي   احساست دم دستت باشد   قايمش نكني ، نازدانه من   و ما هر روز عاشق تر از روز  قبل ميشويم   به همين راحتي.   تو وادارم ميكني شعرهايم را برايت شبها قصه بگويم تا بخوابي درون  نهاد من.   تو وادارم ميكني تا دوباره به لهجه ي كودكي هايم با تو صحبت كنم. &nbs...
9 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الیزابت می باشد